(عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی استان اصفهان)
يكي از مباحث اساسی در زندگی هر انسان، بررسی مسئلهی «هدف خلقت» اسـت؛ از این رو بزرگترین دغدغهای که همواره انسانها در صدد پاسخگویی به آن بودهاند آگاهی از هدف خلقت و فلسفهی زنـدگی است. مخلوقات از آغاز خلقت حرکت خود را از نقص شروع کردهاند، تا استعدادهای نهفته در وجودشان را به كمال لایقی که برای آن آفریده شدهاند برسانند؛ بنابراین بعثت انبياء برای تكامل انسان و دسـتگيری از اوست. به عبارت دیگر انبیاء آمدهاند تا خلأ و نقصهای زندگی انسان را مرتفع سازند؛ زیرا انسان در زندگی فردی و حتی در زندگی اجتمـاعی نخواهد توانست خلا و نقصهای خویش را بدون وساطتِ امدادهای وحی، حل و فصل کند.
منتها انسانها بخاطر قوهی تعقل و تفکری که در آنها تعبیه شده در وضـعیتی قرار دارند که میبایست خودشان از بین مسیر حق و باطل شاهراه سعادت را آزادانه انتخاب كنند و از هدايت تكليفـی و تشـريعی بهره ببرند؛ اما از آنجایی که از آغاز خلقت تاکنون، در مقابل تربیت الهی، رقبای ضدتربیتی وجود داشتهاند وجود یک معلم، مربی و مبّلغ آشنا به فاکتورهای تاثیرگذار با اهداف بلندمدت و ماندگار میتواند تلاش ضد تربیتی دشمنان را خنثی کند و حرکت موثری در بهبود وضعیت تربیتی دانشآموزان داشته باشد.
در ادامه پیشنهاداتی به معلمان، مربیان و مبلغان محترم شده که شایسته است برای تعامل بهتر با دانشآموزان از راهبردهای زیر استفاده گردد:
۱. خودکنترلی هوشمندانه
خودکنترلی هوشمندانه عبارتست از مهار هیجانات رفتاری و چشمپوشی از لذتهای آنیِ زودگذر برای نیل به اهداف عالی و ماندگار.
یک معلم، مبّلغ و مربی، اولین وظیفهاش رصد کردن خود و به عبارت دیگر خودشناسی است. انسانی که قدم در وادی خودشناسی نگذاشته قادر نخواهد بود تاثیرگذاری بهینهای بر دانشآموزان داشته باشد؛ براستی انسانی که به ارزشهای وجودی خویش پینبرده باشد چگونه میتواند دیگران را به خودارزشمندی دعوت کند؟!
۲. تولید محتوای مناسب
وقتی مربی خود را به خوبی شناخت در پرتو این خودشناسی علاقه، استعداد و حیطهی فعالیت خود را به خوبی تشخیص میدهد و بالتبع میتواند مخاطبشناس و موقعیتشناس خوبی نیز باشد و بنا بر نیاز جامعهی هدف، محتوا تولید کرده و ارائه دهد.
۳. آگاهی از عرصهی مجازی
مربیان نباید در شبکههای مجازی منفعلانه عمل کنند زیرا در چنین صورتی از صحنه حذف میگردند؛ مربی آگاه به سواد رسانه، رقیب خوبی میباشد برای فضای مجازی که مکان پرتردد دانشآموزان است؛ زیرا امروزه کسانی میتوانند با دانشآموزان ارتباط شایستهای برقرار کنند که پهنهی اطلاعات آنها از فضای مجازی نه تنها کمتر، بلکه بیشتر از دانشآموزان باشد. در وضعیت کنونی، کشور ما در میدان جنگ هیبریدی قرار دارد؛ بنابراین میبایست تجهیزات دفاعی ما در میدان جنگ مجازی و اطلاعات رسانهای ما در فضای رسانه مساوی و یا حتی پیشرفتهتر از حریف باشد زیرا اگر با سلاح پوسیده، سنتی و یا دست خالی در صحنهی جنگ حاضر شویم مرگ و یا اسارت در انتظار ماست.
۴. تبیین نیازها
یک معلم، مربی و مبلغ موفق در جامعه مقهور محیط نمیشود بلکه برعکس نبض جامعه را در دست میگیرد یعنی لازم نیست بسنجد جامعه چه نیاز دارد بلکه برعکس او برای افراد جامعه تبیین میکند که برای پیشبرد سعادت چه پیشنیازهایی را لازم دارند.
۵. جذابیت و خلاقیت
جذابیت مطلب و خلاقیت ارائه از خود مطلب مهمتر است بنابراین بهتر است شروع بحث با داستانهای جذاب، روایت و اتفاقات واقعی همراه شود و در عین حال سـعی شود موارد مذکور به گونهای باشد که بر ایمان دانشآموزان بیفزاید. بعلاوه اینکه برای تنوع از معما، کاردستی، نمایش، جدول، بازی، قصه، شعر و… استفاده شود.
۶. تعیین حدود و ثغور
والدین و مربیان میبایست برای دانشآموز قوانین تربیتی تنظیم کنند و حدود و ثغور آن را نیز مشخص کنند، همچنین با دانشآموزان همفکری و نظرسنجی کنند که با متخلفان قوانین چه رفتاری صورت بگیرد و به این ترتیب در کنار توجه و تشویق رفتارهای ارزشمند دانشآموز، در صورت پافرانهادن از خطوط قرمز تربیتی نیز با او طبق قانون پیشنهادی خودش برخورد کنند.
۷. نقل مکان
یکی دیگر از مهارتهای جذب دانش آموزان تغییر محل برگزاری برنامههای فرهنگی است. مربیان مدارس میتوانند ارتباط تنگاتنگی با والدین داشته باشند و در صورت صلاحدید آنها هیئت دانشآموزی تشکیل دهند تا دانشآموزان در مکانی خارج از چهارچوب مکان آموزشی مدرسه با معلمان و دوستان خود گردهم آیند؛ همچنین اردوهای زیارتی سیاحتی در نظر گرفته شود زیرا چنین جمعهایی، هم لذت معنوی دارد، هم تفریح مناسبی است، هم روحیهی همکاری را در دانشآموزان تقویت میکند و هم مهارت زندگی اجتماعی را افزایش میدهد.
۸. درک متقابل
اگر مربیان با متربیان خود فضای همدلی ایجاد کنند موجب میشود گلایهها، اعتراضات و شبهات دانشآموران، در چهارچوب تعاطف و استدلال حل و فصل گردد. معلمان، مربیان و مبلغان میبایست برای دانشآموزان در حکم یک دوست و یا رفیق باشند تا دانشآموز بتواند با آنها رابطهی صمیمانه برقرار کند و مشکلات خود را به راحتی با مربی خود در میان بگذارد. دانشآموزان معمولا از مربی یا معلم و یا هر کسی که در مقام پند دادن و نصیحت کردن باشد گریزاناند اما برعکس محبت، موجب حرفشنوی بهتر میگردد البته نکتهی اساسی این است که این رفاقت باید واقعی باشد نه وانمود به دوستی و ظاهرسازی زیرا دانشآموزان رفتار تصنعی را متوجه میشوند.
ناگفته نماند تثبیت رفاقت نیاز به زمان دارد و در یک جلسه ایجاد نمیشود بلکه در چندین جلسه حاصل میگردد. البته این محبت میبایست در حد اعتدال و در حد ظرفیت فرد باشد زیرا افراطِ در محبت ممکن است آسیب وابستگی را در پی داشتهباشد. بنابراین اگر مربیان عالِم به عالَم دانشآموز باشند، رمز ورود به دل ها را کشف میکنند و فاتح قلوب خواهند بود.
انتهای پیام/
سلام علیکم
با تشکر از خبرگزاری و نویسنده یادداشت .
له نکات خوب و قابل توجه و مبتلا بهی اشاره شده بود امید است مربیان و مبلغان محترم این نکات مذکور را در روند کاری شان ملحوظ فرمایند .
آرزوی بهروزی