مهسا و منوچهر و کاوه هر سه تنها هستند اما از دو نسل. مهسا در پی هیچ روزگار می گذراند، کاوه سودای مریخ دارد و منوچهر در جستجوی دوستی قدیمی. جنس تنهاییشان با هم متفاوت است. هر سه منتظر باران محبت هستند و هر سه در مقاطعی محبت بارش می کنند. اما ممکن است بارششان اسیدی شود...