در این کتاب با آراء نظریه‌پردازان کلیدی علوم اجتماعی در اروپای قاره ای ازجمله هوسرل، هایدگر، گادامر، ریکور، دریدا، نیچه، فوکو، مکتب فرانکفورت اولیه و هابرماس آشنا می شوید.

«من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند».

یک بررسی تاریخی روشن می‌کند که مغرب‌زمین، از آغاز، همان زمان که آن را «اوقات اساطیر» می‌گویند –دیوانه‌وار– در حال جنگِ با خداست. اگر به همان قرن چهاردهم بازگردیم، می‌بینیم که یونانی‌مأبی چنان در اروپا بالا گرفته بود که حتی علم و هنر اروپا محتاج آموختن زبان یونانی شده بود... و این ریشه ای برای گسترش اومانیسم بود

چنانچه كلمه اومانیسم را بسط دهيم تاريخ غرب و مدرنيته پديد مي‌آيد. مطابق با تعريف بنيادين اومانيسم، ديگر هيچ گزاره غلط يا صحيح نيست و هيچ امري بذاته حرام يا حلال نيست زيرا انسان بودن آنقدر مرتبت دارد كه مي‌تواند مشخص نمايد چه چيز حرام يا چه چيز حلال باشد

صفارهرندی گفت: جمهوری اسلامی هجومی علیه فرهنگ غرب و اومانیسم بود، اگر این نکته را به ذهن بسپاریم از تهاجم فرهنگی غرب هراسی نخواهیم داشت و از لاک دفاعی خود خارج خواهیم شد.

اگر یک آرمان شهری داشته باشیم، آن آرمان شهر ترمینال فناست! همانجایی که همه ساک هایشان را می بندند که بروند به سمت حضرت حق و دیگر آرمان شهری نباشد! داستان این است که آدم ها به این نکته برسند و تسلیم حضرت حق بشوند. کمی با این حرف مشکل دارم که امام زمان(عج) می آیند و یک جامعه خیلی خاص درست می کنند

اقتباس از علم مدرن تا چه حد امکان‌پذیر است؟ آیا اساسا در راستای تمدن‌سازی نوین اسلامی،‌ به کارگیری علم برخاسته از تمدن غرب امری است امکان‌پذیر؟ آیا می‌توان به علم و تکنولوژی غرب به صورت خنثی و به چشم ابزاری نگاه کرد؟