ندای اصفهان- مریم رمضان قاسم (عضو گروه نویسندگی صریر)
زندگی ما انسانها بر پایهی ارتباط و تعامل با خدا، با خویشتن، با جامعه، با طبيعت و جهان بنا شدهاست و این ارتباطات بايد بر مبنای ميزان و شاخصی تنظیم شود.
این شاخص و ميزان را قرآن کريم در آیات ابتدایی که بر پیامبر عظیمالشان اسلام نازل کرده است بیان کرده، آنجا که در سوره مبارکهی علق میفرمايد:
اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ.
بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است.
این آیه اشاره به رَبِّ اَکرم دارد که منظور همان ربوبيت کريمانهی الهی است.
خداي اکرم مطالبش را در کتاب کريمانه با فرشتگان کریم بر قلب «رسول کریم» نازل ميکند که اين نشان از محوریت کرامت در مدار نزول مطالب قرآنی و آموزههای دينی دارد.
انسان از بُعد فردی نیز موجودی است که به طور فطری و ذاتی دوستدار و خواهان کرامت و شخصیت بوده و نیازمند احترام است.
خداوند در سورهی مبارکهی اسراء آیهی ۷۰ به اعطای کرامت به انسان اشاره کرده میفرماید:
«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»
«و به تحقیق فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را بر مرکبهای دریایی و زمینی سوار کردیم و از هر غذای پاکیزه به آنها روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری داده و چه برتری دادنی.»
این تکریم انسان از سوی خداوند نشان از محترم بودن انسان دارد.
از جمله کرامتهای اعطایی خداوند به انسان این است که انسان را به احسن وجه خلق کرده و با آفریدن او خویش را احسنالخالقین خوانده است؛ بعلاوه اینکه انسان مسجود موجوداتِ محترمی چون ملائکه بوده است.
دمیدن نفخهی الهی بر انسان، پیمان گرفتن خداوند از او و مسخر ساختن هر آنچه در آسمان و زمین است همه نشان از کرامت انسانی دارد.
باید به این مطلب توجه داشت که اعطای کرامت انسانی به هیچ عنوان موجب سلب اختیار و اراده از انسان نیست؛ بنابراین ممکن است انسان به خواست خود از دستورات الهی سرپیچی کند و زمینهی بیاحترامی را با انجام اعمال ناشایست اخلاقی برای خویش فراهم سازد و حیثیت و آبروی خود را در دنیا و آخرت به خطر اندازد.
خداوند در آیات بسیاری به حرمت جان و آبروی انسان اشاره کرده و دستور حفظ کرامت خود و حفظ کرامت دیگران را حتی در مورد به نیکی سخن گفتن با یکدیگر گوشزد کرده است آنجا که در آیه۸۳ بقره میفرماید:
قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا.
با مردم به زبان خوش سخن بگویید.
کرامت در فارسي معادل ندارد. واژهی کرامت و کريم به معنای دوری گزیدن انسان از هرآنچه با شخصيت و هويت انسانی او ناسازگار است، میباشد و چنین شخصی نه تنها از پستيها دوریجسته بلکه رويکردي عزتمند و بزرگمنشانه در پیشگرفتهاست.
همانگونه که اشاره شد خداوند انسان را بر اساس فطرتی پاک آفريدهاست؛ اینچنین خلقتی نشان از این دارد که انسان در نقطهی آغازين حرکت خود هيچگونه مشکلی ندارد؛ اما در پیمودن مسیر برای رسیدن به نقطهی نهایی که همان کمال انسانی است میبایست حرکت خود را بر اساس شاخصهای کرامت در نظر بگیرد تا حرکت او متناسب با هويت و شخصيت انسانیاش رقم بخورد.
کرامت انسانی ایجاب میکند هر فردی در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی که قرار دارد حقوق افراد را رعايت کند و به هیچ عنوان از اطرافیان سوءاستفاده نکند و هیچگاه با عیبجویی، غیبت و القاب نامناسب به کرامت فردی و اجتماعی افراد آسیب جدی وارد نسازد.
شخص کریم کرامت را سرلوحهی زندگی خویش قرار میدهد و نه تنها خود اهل کرامت است بلکه با رفتار کریمانه خود اطرافیان خویش را نیز دعوت به کرامت می نماید.
رفتار کریمانه چنین فردی در برابر خطاهای همنوعان خود، از پایگاه انسانی صادر میشود؛ نه اینکه برخاسته از هوی و هوس او باشد و به این ترتیب آنان را مجذوب خویش میکند و با تٱسی از پیامبر مکرم اسلام و خاندان گرانقدر ایشان همیشه نیت خیررسانی به دیگران را در سر میپروراند و در تعاملات خویش مدبرانه آن رفتاری را گزینش میکند که موجب فزونی کرامت خویش و جامعه میگردد.
همانگونه که ذکر شد رهبران دینی بهترین الگوی رفتاری برای ما هستند، آن بزرگواران در برخورد با افراد جامعهی دینی بهترین روش را بخشش دانستهاند، این بخشش نسبت به افراد مختلف متفاوت است، آنها در برخورد با فرد جاهل که خطایی را مرتکب شده با سعهی صدر و اغماض رفتار کرده و از خطاهای او میگذرند و با رفتار کریمانهای که دارند بدیها را دفع و محو کرده و خوبیها را در جامعه نشر داده و ساری و جاری میکنند.
حضرات معصومین در برخورد با افرادی که از لحاظ اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار داشتند انفاق و بخشش مالی را نیز پیشهی خود میساختند و با بخشش مالیِ بدون منت و اذیت، کرامت نفس اشخاص را حفظ میکردند.
نمونهی بارز کرامت اخلاقی در سیرهی معصومین، نحوهی برخورد کریم اهلبیت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) با آن مرد شامی است.
در باب حلم آن حضرت، حاج شیخ عباس قمی در منتهی الآمال به نقل از ابن شهر آشوب آورده است:
«روزى آن حضرت، سوار بود که مردى از اهل شام آن حضرت را ملاقات کرد و آن حضرت را لعن و ناسزاى بسیار گفت و آن حضرت هیچ نفرمود تا مرد شامى از دشنام دادن فارغ شد، آنگاه آن جناب رو کرد به آن مرد و بر او سلام کرد و خنده نمود و فرمود: اى شیخ! گمان مى کنم که غریب مىباشى و گویا بر تو مشتبه شده باشد امرى چند؟ پس اگر از ما استرضا جوئى از تو راضى و خشنود مىشویم و اگر چیزى سئوال کنى عطا مىکنیم و اگر از ما طلب ارشاد و هدایت کنى ترا ارشاد مىکنیم و اگر بردبارى بطلبى عطا مىکنیم واگر گرسنه باشى ترا سیر مىکنیم و اگر برهنه باشى تو را مىپوشانیم و اگر محتاج باشى بینیازت مىکنیم و اگر رانده شدهاى ترا پناه مىدهیم و اگر حاجتى دارى حاجتت را برمىآوریم و اگر بار خود را به خانه ما فرود مىآورى و میهمان ما باشى تا وقت رفتن براى تو بهتر خواهد بود؛ زیرا که ما خانه گشاده داریم و جاه و مال فراوان است.
چون مرد شامى این سخنان را از آن حضرت شنید گریست و مىگفت : که شهادت مىدهم که توئى خلیفه اللّه در روى زمین و خدا بهتر مىداند که رسالت و خلافت را در کجا قرار دهد و پیش از آنکه ترا ملاقات کنم تو و پدرت دشمنترین خلق بودید نزد من و الحال محبوبترین خلق خدائید نزد من ، پس بار خود را به خانه آن حضرت فرود آورد و تا در مدینه بود مهمان آن جناب بود و از محبّان و معتقدان خاندان نبوّت و اهل بیت رسالت گردید.»
آن حضرت در حد اعلای کرامت قرار دارند. در مواجههی با هتک حرمتهای مرد شامی که تحت تاثیر تبلیغات ناسالم و سوء بنیامیه قرار گرفته بود کرامت خویش را به منصهی ظهور رساندند.
طبق آنچه ذکرشد انسانها موظف به تکریم و احترام نسبت به خود و همنوعان خود هستند چرا که طبق آیات و روایات، بیاحترامی و خدشه وارد کردن به کرامت انسانی دارای آثار وضعی و تکلیفی و پاداش و کیفر خاصی است.
شخص کریم همچون چراغی فروزان هم خود منور به زینت کرامت است و هم به دیگران نور میبخشد؛ او با کرامت نفس خویش حقوق مردم را رعایت میکند و با آنان برخورد کریمانه دارد؛ علاوه بر آن اطرافيان نیز در پرتو کرامت او کریم میشوند و در گرو این کرامت، فرد کریم و جامعه ی کریمانه به سعادت نهایی نائل میشوند.
انتهای پیام/
برچسبها: اخلاق, امام حسن مجتبی, دین, کرامت, مریم رمضان قاسم
مطالب مرتبط