ندای اصفهان- امیرحسین هراتیان (کارشناسی ارشد روانشناسی و پژوهشگر)
قسمت اول این متن را از اینجا و اینجا مشاهده کنید.
[ادامه فصل ششم]
یک موضوع ویژه، خاص و اورژانسی
استخراج اطلاعات در جلسه امتحان؛ صادقانه خدمتتان عرض کنم انجام این کار بدون در نظر گرفتن پیشضمینه مطالعه شما کاملاً غیر ممکن است. چرا که موضوع فقط به یاد آوردن نیست، بخش بزرگتر کار به یادسپردن است. پس برای اینکه بتوانید به راحتی به یاد بیاورید باید به خوبی به خاطر بسپاریم. اما این اصلاً به معنی عذاب و رنجی که شاید شما موقع درس خواندن تجربه کرده باشید نیست. مثل سرفصل سرعت مطالعه = سرعت پیشرفت.
روشهایی وجود دارد که میتوان به وسیله آنها این کار را به راحتی انجام داد. شاید در ابتدای کار کمی غیر عادی و گم و گنگ به نظر برسد اما مطمئن باشید حتی همان ابتدای کار نیز سرعت و کیفیت یادگیری شما چند برابر بیشتر از زمانی است که شما شلخته و بدون تدبیر به مطالعه میپردازید. برای تحقق این امر چارهای نیست جز آنکه یکسری مطالب را مقدمتاً ذکر کنیم و یادبگیرید تا بدانید که کارهایی را که در آینده انجام میدهید علتش چیست و موضوع به خوبی برایتان جا بیفتد.
شيوه صحيح مطالعه، چهار مزيت عمده را به دنبال دارد:
- 1- زمان مطالعه را كاهش مي دهد.
- 2- ميزان يادگيري را افزايش مي دهد.
- 3- مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولانيتر ميكند.
- 4- بخاطر سپاري اطلاعات را آسانتر ميسازد.
عملکرد و وظایف متفاوت دو نیمکره مغز
میپرسید چرا متدهایی را برای به خاطر سپردن بهتر مطالب نیاز داریم؟ پاسخ شما اینجاست.
1 – نمیکره چپ مغز
در این نیمکره اموری مثل: یادگیری علوم جدید، ریاضیات و فنون، خواندن و نوشتن انجام میشود. این نیمکره همینطور محل حافظه کوتاهمدت نیز هست.
2 – نیمکره راست مغز
اما در این نیمکره اموری مثل: تصور و تجسم، تخیل و رؤیا، شناخت رنگها، شناخت موسیقی انجام میشود. البته حافظه بلندمدت شما نیز در این نیمکره واقع شده است و خلاقیت نیز حاصل عملکرد مناسب این بخش است.
همانطور ذکر شد، هنگام مطالعه فقط نیمکره چپ مغز شما درگیر و به دنبال آن حافظه کوتاهمدت شما فعال است. به خاطر همین است که گاهی مطالبی را که همین چند دقیقه پیش خواندهاید نمیتوانید به خاطر بیاورید. راه حل این مشکل این است که نیمکره راست مغزتان را نیز درگیر کنید تا حافظه طولانیمدت نیز به کار افتاده و نتیجه دوچندان شود. البته حتی در این صورت هم ممکن است مقدار کمی پِرتِ اطلاعات داشته باشید، اما به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. به این نکته هم توجه داشته باشید که وارد کردن یک نیمکره دیگر مغز اصلاً به معنی غیر فعال کردن و یا ضعیفتر کردن دیگری نیست بلکه کاملاً عکس این موضوع صادق است؛ چرا که تمرکز شما بر مطالب به مقدار قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
و اما چطور باید نیمکره راست مغز را وارد عمل کنیم تا استخراج اطلاعات سر جلسه امتحان به سادگی صورت پذیرد؟!
نکاتی و موضوعاتی که جلوتر ذکر میشود را به خوبی یاد بگیرید چرا که کلید اصلی رسیدن به پاسخ سؤال بالاست.
استفاده از طرح شبکهای
امیدوارم با اهمیت و فواید یادداشتبرداری هنگام مطالعه آشنا باشید:
- ایجاد خلأ ذهنی: آنچه را كه از كتاب و نویسنده فرا میگیرید، با نوشتن تثبیت کنید تا برای جذب مطالب بعدی آماده شوید. یكی از موانع یادگیری «منع قبلی» است. منع قبلی یعنی مطالبی كه قبلاً آموختهاید از تمركز شما بر مطالب اخیر و جذب و فراگیری این مطالب، ممانعت میکنند. با یادداشتبرداری، مطالب قبلی در ذهن شما کوبیده میشوند و این خلأ ذهنی ایجاد شده، فراگیری مطالب بعدی را آسانتر میكند.
- تحریك حافظه حركتی: هنگام نوشتن نه تنها حافظه حسی و چشمی بلكه حافظه حركتی شما نیز فعال میشود و مطالب را بهتر به خاطر میسپارید.
- از بین رفتن وسواس ذهنی: نوشتن هر مطلب پس از فراگیری، ذهن شما را آسوده میكند. خیال شما راحت است كه این مطلب، جایی نوشته شده است و فراموش نمیگردد.
- تاكید بر درك و فهم مطلب: منظور ما از نوشتن این است كه هر آنچه را كه فراگرفتهاید به زبان خودتان بنویسید نه رونویسی از روی كتاب. این نوشتن تأییدی است بر فهمیدن مطالب.
پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام شده که نتایج بسیار تعجب آور و خارق العاده ای نیز به همراه داشته اند:
- اگر شما هنگام مطالعه یادداشتبرداری نکنید بازدهی مطالعه شما تنها 20% خواهد بود.
- اگر حین مطالعه زیر مطالب خط بکشید (برجستهسازی کنید) بازدهی شما 30% خواهد بود.
- اگر هنگام مطالعه خلاصهنویسی کنید بازده شما تا 40% خواهد رسید.
- با استخراج نکات کلیدی بازده ذهن شما به 50 تا60 % میرسد.
- و اما اگر نکات کلیدی را به صورت شبکهای پیادهسازی کنید حتی میتوانید انتظار بازدهی 100% را داشته باشید؛ چرا که فعالیت مغزی شما چندین برابر خواهد شد. در واقع این روش، فراهم کردن زمینه مناسب برای فعالیت مفید هر دو بخش مغز است که از جلب شدن توجه شما به مسائل جانبی و حاشیهای جلوگیری میکند. وقتی به طور عادی مطالعه کنید مقدار زیادی از انرژی مغز صرف تجزیه و تحلیل جملات و حاشیهها میشود. اما اگر هنگام مطالعه نکات کلیدی را استخراج کنید، دیگر چنین اتفاقی نخواهد افتاد و ذهن شما حساس و کنجکاو برای یافتن مسائل مهم خواهد بود و البته در مرورهای بعدی نیز کار شما بسیار آسانتر خواهد شد.
به چند نمونه از نتایج شگفتانگیز و ارزشمند حاصل از مطالعه مداوم به روش استخراج نکات کلیدی توجه کنید:
- افزایش قدرت درک مطلب
- افزایش قدرت یادگیری
- تقویت حافظه و افزایش قدرت به خاطر سپاری
- افزایش توان تحلیل و جدا کردن مطالب
- افزایش درک زوایای ناپیدا
- افزایش قدرت سخنوری و ارائه
- افزایش توان نگارش
- افزایش توفیق به برنامهریزیها و نیل به اهدافتان
روش اجرای طرح شبکهای (نموداری)
در ابتدا باید سه نکته را بدانید:
- 1- اول اینکه کلمات کلیدی چه کلماتی هستند و قرار است چه چیزی را یادداشت کنید؟ کلمات کلیدی کلماتی هستند که دارای مهمترین ارزش و معنا در متن هستند و میتوان گفت که کل متن برای بیان و توضیح آنها آورده شده است.
- 2- دوم اینکه شما نباید جمله یا شبه جمله استفاده کنید چرا که میخواهیم فعالیت مغز معطوف به نکات مهم باشد و نه تحلیل جملات.
- 3- سوم اینکه هرچه کوتاهتر بنویسید بهتر است یعنی نه تنها از جملات استفاده نکنید بلکه کلمات به ظاهر کلیدی را نیز در نظر نگیرید.
حال میتوانید آنها را افقی یا عمودی، پشت سر هم بنویسید اما به هیچ وجه این کار را نکنید. به جای آن از نظام شبکهای استفاده کنید. چون نه تنها کلمات کلیدی، بلکه ارتباط آنها با یکدیگر را نیز با کمترین تلاش، نشان میدهد، نیمکره راست مغز شما را خیلی بیشتر درگیر میکند و خیلی راحتتر به یاد آورده میشود. یعنی همان چیزی که شما به دنبال آن هستید.
- به خاطر داشته باشید که تعداد شاخههای اصلی زیاد نشود سعی کنید با دستهبندی صحیح، آنها را به شاخههای اصلی و شاخههای اصلیتر تقسیم کنید.
- بهترین زمان برای استخراج نکات کلیدی و اجرای طرح شبکهای همزمان با مطالعه است.
اصول طرح شبکهای
1- مشخص کردن عنوان مطلب
عنوان را باید طوری بنویسید که اولین چیزی که با نگاه کردن به صفحهی کاغذ میبینید عنوان باشد.
2- برجستهسازی
با رنگ متفاوت و یا خطوط قطورتر و یا سایز نوشتار، مطالب اصلی را از فرعی جدا کنید.
3- محدودیت شاخههای اصلی
در شاخه اصلی باید بیشتر اختصار را رعایت کنید چرا که برای دستهبندی بهتر و جلوگیری از شلوغی و شلختگی دستهبندی مطالب این کار ضروری است. بدون رعایت این اصل نوشته شما کم کم از کنترل خارج میشود.
4- استفاده از نمادها
شما برای خلاصهتر کردن کلمات کلیدیتان میتوانید از نمادهای مختلفی استفاده کنید. مثل
به جای کلمهی افزایش یا
به جای کلمه کاهش و یا استفاده از بعضی علائم ریاضی مثل نامساوی و…
انواع طرحهای شبکهای
1- طرح شعاعی
به خاطر داشته باشید که اگر ترتیب کلمات کلیدی نیز اهمیت دارد، نقطه شروع را مشخص کنید و جهت چرخش نیز، همجهت با چرخش عقربههای ساعت است. البته تمامی ساختار آن بستگی به سلیقه شخصی شما دارد.

2- طرح سازمانی
این طرح که قبلاً هم حتماً با آن کار کردهاید، برای مطالب طولانیتر و فضاهای کمتر مناسب است. اما از آنجایی که ویژگیهای بصری کمتری دارد تأثیر آن در فعال کردن نیمکره راست مغز کمتر است.


3- طرح هرمی

4- مدل همپوشانی
عنوان دیگر آن نقطهی اشتراک است.
اغلب برای نشان دادن وجوه اشتراک به کار میرود.

تداعی یا بمب یادگیری
ابتدا سعی کنید لیست کلمات زیر را با یک بار خواندن به خاطر بسپارید، و بعد کتاب را ببندید و آنها را به ترتیب در جایی یادداشت کنید.
1- موکت |
2- رنده |
3- کفش |
4- میخ |
5- موش |
6- میز |
7- کفگیر |
8- فانوس |
9- درخت |
10- هواپیما |
11- کتاب |
12- شیلنگ |
13- کلاغ |
14- شیشه |
15- لیوان |
تداعی یا پیوند برای پایداری، یک ابزار بسیار مهم به خاطر سپردن و به خاطر آوردن است. با این روش نیز به دنبال درگیر کردن نیمکره راست مغز و حافظه طولانیمدت هستیم. چرا که تخیل، رؤیا، تجسم و تصور که از کاربردهای نیم کره راست است؛ را به کار میگیریم.
به طور کلی تداعی، ایجاد ارتباط یین دو داده است، که میتواند نکات کلیدی استخراج شده از متون باشد و یا لیست خرید شما و یا کلمات و اصطلاحات زبان انگلیسی یا حتی اعداد و تاریخها و شماره تلفنها.
روش انجام تداعی
کار سادهای است به طور خلاصه شما باید برای به خاطر سپردن کلمات بین آنها ارتباط برقرار کنید تا در ذهن شما به راحتی و به ترتیب، تداعی و یادآوری شود.
انواع ایجاد ارتباط
ارتباط بین کلمات کلیدی شما را میتوان به دو روش ایجاد کرد: منطقی و غیر منطقی. در هر دو روش میتوان کلمات را مستقیم و یا با واسطه برقرار کرد. اگر مایل هستید از کلمات واسطه استفاده کنید به یاد داشته باشید که تعداد واسطه میتواند به تعداد دادههای اصلی باشد نه بیشتر.
اگر مایل به ایجاد ارتباط منطقی هستید به این نکته توجه کنید که دو داده میتوانند متضاد باشند مثل شب و روز، و یا مشابه باشند مثل روزنامه و مجله که وجه تشابه زیادی دارند، یا مجاور باشند مثل آجر و سیمان که در ماهیت متفاوت اما در کاربرد بسیار به هم نزدیک هستند.
اما به شدت به شما توصیه میکنم که از روش غیر منطقی استفاده کنید به چند دلیل: اول اینکه آسانتر است. دوماً تأثیر آن صد چندان است. سوما محدودیتی ندارید. چهارما سریعتر است.
و اما چگونگی روش غیر منطقی
در این روش تمام ارتباطهایی که ایجاد میکنید، غیر منطقی، خندهدار، حال به هم زن و یا حتی ترسناک است. مثلا فرض کنید دو کلمه مهم صندلی و شلوار را از یک متن استخراج کردهاید، خب حالا تنها کاریکه باید انجام بدهید این است که به صورتی خندهدار و مضحک آنها را تصور کنید. مثلاً فکر کنید که صندلیتان (همان صندلی که همیشه روی آن مینشینید) شلوار پوشیده و وقتی که شما میخواهید بر روی آن بنشینید، حسابی ناراحت و از عصبانیت بنفش میشود، از جایش بلند شده و با ناراحتی و سروصدا (غرغر کنان) از اتاق بیرون میرود.
با این کار وقتی شما دوباره میخواهید این دو کلمه را به خاطر بیاورید به خاطر برجستهسازیهایی که در این تصویر ذهنی وجود دارد به راحتی این دو کلمه را پشت سر هم به یاد خواهید آورد. چون این ارتباط غیر منطقی همچون یک شوک و یک فعالیت غیر منتظره تمام حواس شما را به خودش جلب میکند. حالا من شما را به چالش میکشم: اگر توانستید این صندلی شلوار پوشیده و غر غرو را فراموش کنید!
باید نکات زیر را حتما مد نظر داشته باشید:
- کلمات کلیدی خود را حتماً پشت سر هم و به ترتیب به خاطر بسپارید.
- بین کلمات اول و دوم ارتباط برقرار کنید اما بین کلمات اول و سوم، هرگز.
- برای تأثیرگذاری بیشتر اصل تحرک را رعایت کنید. یعنی اجسامی که تصور میکنید حتی المقدور متحرک باشند یا متحرک بشوند.
- اصل برجستهسازی با رنگ را رعایت کنید. اجسام را با رنگهای زنده و پر رنگ و جیغ، تصور کنید.
- اصل مبالغه را رعایت کنید. در حجم و اندازه، وزن، تعداد و… اغراق کنید و همیشه از حدود خارج شوید مثلا یک خودکار ۴۰۰ متری و یا چهل هزار تا خودکار و…
- اصل جایگزینی را رعایت کنید. مثلا از «قاشق» برای «نوشتن» استفاده کنید. یا پرورش «گرگ» بجای «گوسفند».
- سعی کنید در تمامی این تصورات خودتان هم نقش داشته باشید. مثلا چوپان گله گرگها خودتان باشید. یا در مورد مثالِ صندلی و شلوار، صندلی خودتان را تصور کنید.
- تصاویر را زنده و صدادار تجسم کنید.
- حس لامسه را درگیر کنید. ( ضربه، سایش، سرما، گرما…)
- حالا سعی کنید این لیست را با روش تداعی به خاطر بسپارید.
1- موکت |
2- رنده |
3- کفش |
4- میخ |
5- موش |
6- میز |
7- کفگیر |
8- فانوس |
9- درخت |
10- هواپیما |
11- کتاب |
12- شیلنگ |
13- کلاغ |
14- شیشه |
15- لیوان |
به طور مثال موکت منزل خودتان (یا هر جای آشنای دیگری) را تصور کنید که با یک رنده غول پیکر 180 متری زرد رنگ، مشغول خرد کردن آن هستید و قصد دارید برای مهمانهایی فردا ظهر به منزل شما میآیند، موکت پلو بپزید.
رنده غول پیکر زرد رنگ را تصور کنید که از حالت عادی خارج میشود و مثل یک حیوان وحشی به کفشهای مشکی شما حمله میکند و آنها را از جاکفشی بر میدارد و با دندانهای تیزش، شروع به جویدن آنها میکند.
به همین صورت ادامه دهید. این نکته را به یاد داشته باشید که به جرأت میتوان گفت این روش تأثیرگذارترین روش تقویت حافظهی کشف شده است و در سرتاسر جهان شناخته شده و به کار گرفته میشود. نکته دیگر اینکه اگر ماندگاری مطالب در ذهن شما خوب و کافی نیست، علت این است که تصویر شما به اندازه کافی قوی نبوده است. باید سعی کنید اولین فکر و ایدهای که در مورد کلمه مورد نظر به ذهن شما میرسد را با سرعت و قدرت به یک تصویر ذهنی قوی تبدیل کنید. نگران نباشید با دو هفته تمرین مداوم، این کار برایتان مثل آب خوردن آسان میشود. میتوانید برای تمرین لیستهایی را تهیه کنید و به خاطر بسپارید، نگران نباشید نه حافطه شما با این چند کلمه پر میشود و نه آنها را با مطالب درسی اشتباه میگیرید.
به خاطر سپردن اعداد
برای اعداد نیز با کمی تغییر همان شیوه را پی میگیریم. یعنی ابتدا عدد را تبدیل به کلمه میکنیم و سپس برای آن کلمه یک تصویر مناسب میسازیم. فقط کلمهی در نظر گرفته شده برای عدد، باید قابلیت تجسم داشته باشد و مستقل از دیگر اعداد باشد. به این کار میگوییم قیافهدار کردن اعداد. برای انتخاب کلمه مناسب معیار حرف اول عدد است تا ارتباط اولیه خود به خود در ذهن ایجاد شود اما در این میان استثنائاتی نیز وجود دارد مثلا عدد صفر که آن را برای سهولت با الف شروع میکنیم، به خاطر اینکه الف اولین است و ساختن کلمه با الف آسانتر از ص است. یا عدد 7 و 8 که هردو با “ه” شروع میشوند به صورت قراردادی 7 را با “ه” و 8 را با “میم” شروع میکنیم. یا در اعداد دو رقمیکه نتوان کلمهی اول و دوم آنها را پشت سر هم آورد از کلماتی استفاده میشود که حداکثر تشابه را داشته باشند.
شما میتوانید فقط از اعداد تک رقمی استفاده کنید اما با این کار تعداد اعداد تکراری زیاد میشود و البته تصاویر ذهنی هم که باید بسازید زیاد میشود ولی خب، شاید برای شما سادهتر باشد، مهم نیست، این کار کاملاً به میل خودتان است. حتی میتوانید فقط بعضی از اعداد دو رقمی را که خیلی ساده هستند به خاطر بسپارید و بقیه را از اعداد تک رقمی استفاده کنید. این هم فکر خوبی است.
ممکن است پیدا کردن کلمات معادل، کمی برایتان خسته کننده باشد لیستی از کلمات پیشنهادی خدمتتان ارایه میشود.
0 |
الف- ارابه یا ص- صندلی |
|
1 |
ی- یوزپلنگ |
2 |
د- درنا |
3 |
س- سگ |
4 |
چ- چتر |
5 |
پ- پیکان |
6 |
ش- شتر |
7 |
ه- هواپیما |
8 |
م- موش |
9 |
ن- نردبان |
10 |
ی-الف= یاس |
11 |
ی-ی=ییلاق |
12 |
ی-د= ید (دست) |
13 |
ی-س= یسر(درخت) |
14 |
ی-چ= یخچال |
15 |
ی-چ=یخچال |
16 |
ی-ش= یشم(سنگی سبز) |
17 |
ی-ه= یهودی |
18 |
ی-م= یم ( دریا) |
19 |
ی-ن= ینگه دنیایی (امریکایی) |
20 |
د-الف= داس |
21 |
د-ی= دیو |
22 |
د-د= ددر ( بازار) |
|
23 |
د-س= دستمال |
24 |
د-چ= دوچرخه |
25 |
د-پ= دپو |
26 |
د- ش = دشنه |
27 |
د- ه= دهل |
28 |
د- م= دمپایی |
29 |
د- ن= دندان |
30 |
ساک |
31 |
سیب |
32 |
سد |
33 |
سوسمار |
34 |
سورچی |
35 |
سپر |
36 |
سشوار |
37 |
سه تار |
38 |
سماور |
39 |
سنتور |
40 |
چادر |
41 |
چینی |
42 |
چدن |
43 |
چسب |
44 |
چلچله |
45 |
چپق |
46 |
چشمه |
47 |
چهارپایه |
48 |
چماق |
49 |
چنگال |
50 |
پاکت |
51 |
پیانو |
52 |
پدر |
53 |
پسته |
54 |
پرچم |
55 |
پاپ |
56 |
پشه |
|
57 |
پهلوان |
58 |
پمپ بنزین |
59 |
پنکه |
60 |
شانه |
61 |
شیپور |
62 |
شده بند ( خبرنگار) |
63 |
شست (قلاب ماهیگیری) |
64 |
شب چراغ |
65 |
شپش |
66 |
ششلول |
67 |
شهریار |
68 |
شمشیر |
69 |
شنل |
70 |
هالتر |
71 |
هیزم |
72 |
هد هد |
73 |
هسته ای (بمب) |
74 |
هچه (دوشاخه زیر درخت) |
75 |
هپتون (تریاک) |
76 |
هشت پا |
77 |
هلهله |
78 |
هما |
79 |
هندوانه |
80 |
ماهی |
81 |
میمون |
82 |
مدال |
83 |
مسواک |
84 |
مچ بند |
85 |
مهپاره |
86 |
مشعل |
87 |
مهد کودک |
89 |
منقل |
90 |
نان |
91 |
نی |
|
92 |
ندیمه |
93 |
نسخه |
94 |
نوچه |
95 |
نوپا |
96 |
نشانه |
97 |
نهنگ |
98 |
نمکدان |
99 |
ننو |
100 |
صیاد |
1000 |
هزارپا |
میلیون |
مرغ ماهیخوار |
میلیارد |
دایناسور |
بیلیون |
شتر گاو پلنگ |
به طور مثال برای به خاطر سپردن تاریخها اینگونه عمل میکنیم؛
جنگ جهانی اول در سال 1914 اتفاق افتاد. به صورت تک رقمی خواهیم داشت: ارابه – نردبان – ارابه – چتر – جنگ (که جنگ را خودمان اضافه میکنیم)، فکر نمیکنم ساخت این تصاویر ذهنی کار سختی باشد.
یک ارابه بزرگ و هیولایی بنفش را تصور کنید، صدای قژ قژ چرخهای بزرگ، سنگین و قدیمی آن را بشنوید، حالا یک نردبان آبی پر رنگ مثل یک پسربچه بازیگوش، یکی از قطعههای ارابه را از جا در میآورد، ارابه خراب میشود و نردبان شیطان روی زمین میافتد * و بعد یک میلیون ارابه زردرنگ با سرعت از راه میرسند و از روی نردبان بیچاره رد میشوند، * در همین حال یک چتر بزرگ و مشکی رنگ (پدربزرگ نردبان کوچولو) از آسمان پایین میآید، روی ارابههای زردرنگ را میپوشاند و همه جا را تاریک میکند * در آن تاریکی و زیر چتر بزرگ و وسیع، حسابی دعوا میشود و بزن بزن و جنگ بزرگی به پا میشود.
فقط یادتان باشد در جاهایی که * گذاشته شده باید تصاویر را از هم جدا کنید تا در آینده برای به یاد آوردن با هم اشتباه نشوند (آنها را با تصاویری جداگانه تصور کنید).
حال اگر این کار را با کلمههایی که برای اعداد دورقمی در نظر گرفتهایم انجام بدهید نیاز به ساخت تعداد تصاویر کمتری هست. باز هم انتخاب با شماست.
حالا شما زمان انقلاب مشروطه را با اعداد دو رقمی امتحان کنید: سال 1285، تلاش کنید و خسته نشوید، اگر اصول را یادتان رفته به سرفصل روش غیر عادی برگردید و نکات را مرور کنید.
روش به خاطر سپردن واژههای دشوار
تراشیدن تصویر برای بعضی از واژهها کار آسانی نیست مثل اسم معنای محبت، تلاش و یا خوبی و بدی. راه حل این کار این است که برای به خاطر سپردن آنها از نمادها استفاده کنیم. مثلا محبت را با نماد مادر جایگزین کنیم و یا خوبی را با سمبل پدر یا مثلاً کشور آلمان را با نماد هیتلر و…
و یا گاهی کلمات بزرگ و ناآشنا را تکه تکه میکنیم و بعد تصور میکنیم.
مثل آلوپورینول: آلو – بخورین- ول = آلو بخورینول. و بعد آلو خوردن رو تصور کنید. یا تعارف کردن خوردن آلو به دیگران…
چرا فرمولها را فراموش میکنم؟
برای کسانی که در دانشگاه یا دبیرستان مشغول مطالعه دروس محاسباتی هستند گاهی پیش میآید که با زیاد شدن این دروس و موازی شدن آنها با یکدیگر در یک ترم تحصیلی، کار به خاطر سپردن فرمولها کمی دشوار شود و حالا اگر کل رشته شما یک رشتهی محاسباتی مثل ریاضیات یا فیزیک یا مجموعه رشتههای مهندسی باشد؛ ممکن است کمی به دردسر بیفتید. برای اینکه بتوانید فرمولها را به خاطر بسپارید بهترین راه به کار بردن آنها در طولانیمدت است. منظورم مطالعهی مستمر و حل مثالهای متنوع است ولی خب گاهی اوقات این روش هم تأثیر ندارد یا ممکن است شما کمی تنبلی کرده باشید. خب به هرحال ناامید نشوید.
راه بعدی اثبات کردن آنهاست، چون با این کار رابطه فرمول با مباحث گذشته به شما کمک میکند. اما گاهی اوقات فرمولها خیلی پیچیده میشوند و اثبات کردن آنها از ابتدا کار وقتگیر و دشواری است و در امتحاناتی مثل کنکور که زمان در آنها خیلی مهم است ممکن است شما اصلا فرصت انجام چنین کاری را نداشته باشید. برای به خاطر سپردن فرمولها میتوانید روشهای زیر را به کار ببرید:
قطعا شما از وقتی که سر اولین جلسه دروس محاسباتی حاضر میشوید به راحتی میتوانید تشخیص بدهید که آیا فرمولهای این درس در آینده برای شما مشکلساز خواهند شد یا نه. خب شما از همان ابتدای کار باید به فکر باشید و یا حداقل چند هفته قبل از امتحانات باید مشغول تهیه فلش کارتها شوید. این کار هم که خیلی ساده است. روی یک تکه کاغذ، فرمول و طرف دیگر باید اطلاعات مورد نیاز برای یادآوری آن را یادداشت کنید. سعی کنید فقط فرمولهای مهم و کلیدی را آماده کنید. حالا شما فرضا 40-30 فرمول مهم دارید که هر شب دوره کردن آنها شاید حتی کمتر از 3 دقیقه زمان ببرد.
بازنویسی
میتوانید فرمولها را به صورت فارسی بازنویسی کنید. البته این کار ممکن است کمی عجیب به نظر بیاید ولی گاهی زبان مادری را بهتر به خاطر میسپاریم. مثل اتحادهای درس ریاضی که اغلب بچهها، اول فرم فارسی آن را به خاطر میآورند و بعد به زبان میآورند و بعد مینویسند. یا مثلثات

«سینوس» چو بر فرق «کسینوس» نشیند، «تانژانت» پدید آید و برعکس، «کتانژانت»
روش تداعی برای فرمولها
روش تداعی مثل همیشه بهترین است. اما چگونه این کار را انجام دهید؟ به مثال زیر توجه کنید و الگو را به کار بگیرید.

بالای یک درّه (خط کسری) محمد (M) در یک گوشه نشسته بود و نادر (N) زیر درخت
نشسته بود که ناگهان پایین دره 2 کبوتر (K) که دانه میخوردند (. ) توسط پلنگ (P) خورده شدند.
حالا این داستان را با رعایت تمامی نکات مربوط به روش تداعی تصور کنید. مطمئن باشید اگر این کار را به درستی انجام دهید، امکان ندارد فرمول را به این راحتیها فراموش کنید.
فصل هفتم: ضمیر ناخودآگاه

تاثیر ضمیر ناخودآگاه
يكي از بهترين راههاي تقويت توانايي يادگيري و بالا بردن نمراتتان اين است كه راه و روش كار كردن با قدرت ذهن ناخودآگاهتان را ياد بگيريد.
فرايند فكر كردن ناخودآگاه است و شما آگاهانه از نتايج آن باخبر ميشويد. همه تغييرات در ناخودآگاه شما صورت ميگيرد. زماني كه آمادگيش را داشته باشيد، با آگاهي از آن تغيير باخبر ميشويد.
تقريباً دو ميليون بيت (Bit) در هر ثانيه وارد سيستم عصبي انسان مي شود. ميتوان گفت كه ما با بمباراني از اطلاعات روبه رو هستيم. براي حفظ سلامت عقل، ذهن هوشيار ما اكثر محركها را فيلتر ميكند، جرج آ. ميلر (1956) كشف كرده است كه ما فقط ميتوانيم مثبت هفت يا منفي دو بيت اطلاعات در يك زمان استفاده كنيم. و اين ذهن ناخودآگاه است كه با ساير اطلاعات بالاي هفت بيت (مثبت و منفي دو) سروكار دارد كه در يك زمان خاص به آن توجه نميكنيد. به محض اينكه توجهمان را به چيزي ميدهيم، آنوقت است كه ذهنمان آگاه ميشود. بعضي از قسمتهاي فيزيولوژي شما هميشه ناخودآگاه ميماند. اين اصلاً نبايد مايه تعجب باشد. ذهن ناخودآگاه شما هميشه مراقب شماست. شما كه قلب، ريهها، كليهها و سيستم ايمني بدنمان را آگاهانه اداره نميكنيد، ميكنيد؟
مي خواهيم به شما نشان دهيم كه چطور براي دست يافتن به قدرت ذهن ناخودآگاهتان از ذهن آگاهتان بگذريد. ذهن ناخودآگاه تقريباً 90% از كل قدرت ذهن شما را تصاحب کرده است، درمقابل 10% از ذهنتان كه براي فعاليتهاي روزمره از آن استفاده ميكنيد در اختیار ذهن خودآگاه است. ذهن ناخودآگاه گنجينهاي بسيار گرانبهاست، گنجينهاي از مهارتها، حافظه و تجربه.
قدرت تفكر مثبت را ميتوان با استفاده از تاييدات و تصديقها تقويت كرد. تصديق يك عبارت كوتاه در زمان حال است كه به طور مداوم براي تأثيرگذاشتن روي ذهن ناخودآگاه تكرار مي شود. ايدهآلترين آن بايد كوتاه و كاملاً واضح باشد. اين اهميت زيادي دارد چون ذهن ناخودآگاه نميتواند به سادگي عبارات و جملات طولاني و پيچيده را تحليل كند. ذهن ناخودآگاه معمولاً با جملات كوتاه و مختصر بيشتر تأثير ميگيرد. اما اكثريت مردم عادت به منفيانديشي دارند. اين يعني بيشتر روي نقاط مشكلدار زندگي خود متمركز مي شوند و پیوسته اتفاقي را كه دوست ندارند بيفتد، بر زبان ميآورند. اين مسئله معمولاً باعث ميشود كه مشكلات اصلي بيشتر و بيشتر شده و وضعيت حتي بدتر هم بشود. مثلاً يك دانشآموز ممكن است مدام با خود بگويد:
“بعید میدانم من در اين امتحان موفق شوم”.
يا “هميشه وقتي ميخواهم درس بخوانم حواسم پرت ميشود”.
يا “من نميتوانم روي درسم تمركز كنم”.
کسی كه مدام اين تاييدات منفي را با خود تكرار ميكند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، معمولاً به احتمال كمتري در امتحانات خود موفق ميشود و هيچوقت نخواهد توانست روي درس خود تمركز كند. پشت هر احساس منفي يك فكر يا باور است و در اكثر موارد اينها افكار و عقايدي ناسالم هستند. منظور از ناسالم اين است كه نميتوانند به شما براي رسيدن به آنچه در زندگي ميخواهيد كمك كنند. يعني هيچ خدمتي به شما نميكنند. اين را يادتان باشد: اگر مثبت فكر نكنيد و فكرتان را با افكار و باورهاي مثبت پر نكنيد، آنوقت افكار منفي براي خالي كردن شكافها ميآيند. هيچوقت تواناييهاي خودتان را دست كم نگيريد. هيچوقت نبايد فكر كنيد كه توانايي انجام كاري را داريد يا نه. سؤال اصلي اين است كه آيا ميخواهيد فلان كار را بكنيد يا نه؟
در مثالهاي بالا، آن دانشآموز تاييدات منفي را وارد مغزش ميكرد. درحاليكه بايد آنرا با تأييدات مشابه اما مثبت آن جايگزين ميكرد.
“انشاءالله كه در امتحاناتم موفق ميشوم”.
يا “خدا را شکر وقتي براي درس خواندن مينشينم، اصلاً حواسم پرت نميشود”.
يا “بلاخره قدرت تمركزم رو به پيشرفت است”.
باور كنيد که اين هم مثل خيلي چيزهاي ديگر، فقط تمرين مي خواهد.
هرچه اين تاييدات را بيشتر و بيشتر با خود تكرار كنيد، آگاهانه يا ناآگاهانه، با توکل بر خدا سريعتر به واقعيت تبديل خواهد شد. يك زمان عالي براي تكرار تاييدات مثبت قبل از خواب يا بعد از بيدار شدن علیالخصوص پس از نماز صبح است. در اين اوقات، ذهن ناخودآگاه شما بيشترين ارتباط را با شما خواهد داشت.
وقتي قدرت ذهن ناخودآگاه خود را درك كرديد و شروع به تحت كنترل درآوردن آن كرديد، قادر خواهيد بود نمراتتان را با سرعت زيادي بالا برده و فرايند يادگيري خود را شديداً تقويت كنيد. آنوقت است كه درس خواندن برايتان لذت بخش خواهد بود نه يك فعاليت اجباري.
ترس از شکست
ماجرای گوسفند و عکس گرگ
روزی چند دانشمند به آزمایشی دست زدند. آنها دو گوسفند را در اتاقهای جداگانه قرار دادند و در یکی از اتاقها عکسی بزرگ از منظرهی چمن زار و طبیعت زیبا و در اتاق دیگر عکس بزرگی از یک گرگ با دندانهای تیز و چنگالهای باز و آماده حمله، قرار دادند. گوسفند اول به خوبی و با آرامش، طبق روال عادی زندگی میکرد و هیچ مشکلی هم نداشت. اما گوسفند دوم از ترس آن قاب عکس نه به خوبی غذا میخورد و نه آرامش داشت و دائم در حالت ترس و اضطراب به سر میبرد. در آخر هم خیلی زودتر از آنکه دانشمندان انتظار داشته باشند، مُرد. این درحالی بود که این دو موقعیت صرفاً توسط یک عکس کاملاً غیر واقعی ایجاد شده بود، اما این قاب عکس ناقابل چرا چنین تأثیر شدید و عمیقی داشت؟ پاسخ «ترس» است. این احساس قوی، گاهی برای انسان نجاتبخش و گاهی هم کشنده است. وقتی شما نزدیک لبه پشت بام میشوید و از بالای ساختمان 20 طبقه به منظره پایین نگاه میکنید، به طور ناخودآگاه میترسید و حسی به شما میگوید برو عقبتر، اینجا امن نیست. این ترس از نوع ترس مفید است و هدیهای الهی است که به صورت غریضی در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده است و چه بسا اگر نبود، نسل انسان تا امروز توسط حیوانات درنده و دیگر خطرات، منقرض شده بود.
اما نوع دوم و مضر ترس، «فوبیا»ست. به طور مثال کسی که از فضاهای بسته میترسد، در حالی که در حالت عادی یک اتاق دربسته هیچ ترس و ضرری ندارد. اما گاهی اوقات این ترسهای مضر (فوبیا) پیچیدهتر از این حرفها میشوند و به آسانی قابل شناسایی نیستند. فقط با مطالعه و تفکر عمیق در خلقت و روان فرد، میتوان به وجود آنها پی برد. ترس از شکست هم از همین دسته است. همه ما افراد زیادی را دیدهایم که استعدادهای بسیار جالب و مفیدی دارند که میتوانند با به کار گرفتن آنها نه تنها به موفقیت خودشان بلکه به دیگر افراد نیز خدمت کنند، اما به خاطر حصارهای ذهنی که دور خود کشیدهاند و ترسهای مضری که در ذهن آنها نقش بسته است، از این استعدادها در راه صحیح استفاده نمیکنند.
این افراد فکر میکنند تنها راه موفقیت همان راهی است که اطرافیانشان در حال پیمودن آن هستند در حالی که اصلاً این طور نیست تنها عامل بازدادرنده آنها، ترس از شکست است. مدام از خود میپرسند: اگر نشد چه؟ اگر این کار جواب نداد چه؟ اگر زمین خوردم چه؟ اگر… اگر… اگر… تنها راه مبارزه با این حالت و این ترس کانترفوبیا (CounterPHOBIA) شدن است. به زبان خودمانی یعنی، جفت پا بپرید داخل موضوعی که از آن میترسید!
از شکست میترسید؟ تلاش کنید و امتحان کنید بله ممکن است شکست بخورید. اما یخ زدگی و بیانگیزگی بدترین آفت زندگی شماست نه شکستهایی که هر از گاهی به سراغ شما میآیند. برای شناسایی ترسهای خود بهترین راه مشاوره فرد به فرد و رو در رو با مشاور است. اما درمان فعلی که به شما توصیه میشود تمرینهای کوچکی است که شجاعت شما را تحریک میکنند. مثل ورزشهای مهیج و گروهی، الگوگیری و مطالعه زندگینامه بزرگان و عالمان، شروع یک سرگرمی جدید و جالب یا ثبت نام در کلاسهایی که به شما مهارتهای زندگی را میآموزند و شناخت هدف زندگی.
ترس از پیروزی
ممکن است بگویید مگر ممکن است کسی از پیروزی و موفقیت هم بترسد؟ بله و اتفاقاً فراوانی آن کم هم نیست. بگذارید با مثالی ساده این موضوع را برای شما توضیح دهم. «در زمانهای قدیم در مکتب خانهای، یکی از شاگردهای ملّا، مشکل بسیار عجیبی داشت. این کودک نه لکنت زبان داشت و نه از لحاظ ذهنی عقب مانده بود. اما نمیتوانست اولین حرف حروف الفبا را به خوبی تلفظ کند. به جای “الف” میگفت “انف”! بارها تنبیه شد و جریمه شد اما فایده نداشت که نداشت. تا اینکه بالاخره روزی پیر فرزانهای از راه رسید، دست مهربانی به سر او کشید و با محبت و زبان نرم از او پرسید: فرزندم چرا به جای “الف” میگویی “انف”؟ کودک جواب داد: به خاطر اینکه اگر بگویم “الف” باید تا “ی” را یاد بگیرم!!»
تلفظ و یادگیری حرف الف برای این کودک یک موفقیت بود اما از آن میترسید. این موضوع با جنبههای گوناگون همین امروز هم به وفور دیده میشود و مثل ترس از شکست، فراوانی آن کم نیست. درمان موقت آن هم تقریبا مشابه ترس از شکست است.
فصل هشتم: اضطراب و استرس

اضطراب و استرس
ابتدا باید به تفاوت بین این دو کلمه توجه کنیم. «اضطراب» مرحلهی پیشرفتهتر «استرس» است، که هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در میآید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کارهای روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند.
استرس دارای سه مرحله است:
۱- واکنش اخطار
مغز پس از دریافت خبر ناخوشایند (عامل استرس)، آن را ثبت میکند و آدرنالین از غدد فوق کلیوی آزاد شده و در جریان خون میریزد، ضربان قلب بیشتر میشود و تنفس تغییر میکند. همچنین، خون از پوست و احشا به ماهیچهها و مغز جاری شده، باعث سردی دستها و پاها میشود، و بدن برای تهاجم یا حمله یا فرار به صورت آماده در میآید. این مرحله ممکن است از چند دقیقه تا ٢۴ ساعت به طول انجامد.
۲- مرحله مقاومت
طی این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز طول بکشد، بدن عملاً برای مبارزه با عامل فشار بسیج است. پس از مدتی استراحت، متابولیسم (سوخت و ساز) بدن به حالت عادی بر میگردد. معمولاً دو مرحلهی اول برای بدن بی ضرر اند و برای همه افراد اتفاق میافتند.
۳- مرحله فرسودگی
تمام صحبت ما در این بخش است. در صورتی که شرایط استرسزا بیش از حد طولانی شود، یا به طور مکرر رخ دهد، یا اینکه سیستم عصبی بدن نتواند به مرحلهی مقاومت خاتمه دهد و بدن مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند، ذخایر آن به تدریج تمام میشود و بدن در برابر بیماریها آسیبپذیر میشود. آنوقت است که فرد دچار مشکلات روانی، نظیر اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، وسواس، پیری زودرس و نیز بیماریهای جسمی همچون سرماخوردگی، آنفولانزا، کم اشتهایی، اختلال در هضم، سردرد، فشار خون بالا، سکتهی قلبی، روماتیسم، میگرن، سرطان و… میشود.
و اما اضطراب
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. به طور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهمِ دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است. اضطراب مرحلهی پيشرفتهتر استرس مزمن است.
در حقيقت استرس يك واقعه است. اين پاسخ غير ارادي به خطر، از اولين روزهاي زندگي در ما به وجود ميآيد. وقتي ما از استرس حرف ميزنيم، آنچه معمولاً شرح ميدهيم يك سري نشانهها هستند كه ممكن است از فردي به فرد ديگر متفاوت باشند اما علت اضطراب همانطور که بیان شد مبهم است.
راههای مقابله با استرس و اضطراب
- از مراقبه و عبادت برای کسب آرامش و کاهش استرس بهره بگیرید، با این روش به مرور از استرس و اضطراب خودتان بکاهید و آن را مدیریت کنید.
- نفس عمیق بکشید، از جمله فواید تنفس عمیق، كنترل هیجانهای عصبی و كسب آرامش است.
- مشورت کنید، اگر در حال گرفتن تصمیم مهمی هستید، مشورت کردن به شما آرامش زیادی میدهد، شما را دلگرم و امیدوار میکند. با وارد شدن حس امیدواری ناخودآگاه حالتان بهتر میشود.
- یاد خدا و توکل. وقتی به این موضوع فکر میکنیم که ما بی کمک و یاور نیستیم و خدایی هست که میتوانیم به او توکل کنیم تمام استرسها خود به خود نابود میشوند. چرا که ما ایمان داریم که وقتی به خدا توکل کردیم او برای ما بهترین را رقم میزند. پس اگر درکاری هم موفق نشدیم یعنی خیر ما در آن کار نبوده است. وقتی در حال رسیدن به بهترین هستیم نگرانی برای چه؟ یاد خدا به مرور باعث تقویت اراده در وجود ما میشود.
- از تفکرات منفی بیجا و بیش از حد دوری کنید و کلاً سعی کنید بعد از اینکه تصمیم قطعی گرفتید دیگر به آن فکر نکنید.
- سعی کنید در اجتماع حضور بیشتری پیدا کنید، ارتباطات خود را گسترش دهید و زیاد با خودتان خلوت نکنید و خود را از تنهایی دور کنید.
- اعتماد به نفس داشته باشید شما یک انسان بالغ و عاقل و قدرتمند هستید که قرار است جانشین خدا در زمین باشد. پس محکم باشید و از هیچ چیز نترسید.
- اهمیت استفاده از تائیدات مثبت را هم که در بخش قبل متوجه شدیم.
- هر از گاهی درد و دل کنید؛ یا با خدا یا با یک شخص دیگر. گریه برای غیر از آنچه به خودتان مربوط است نیز میتواند مؤثر باشد.
انتهای پیام/
برچسبها: استرس, امتحان, امیرحسین هراتیان, تقلب, ضمیر ناخودآگاه, فلش کارت, مغز
مطالب مرتبط