به گزارش ندای اصفهان، متن زیر که برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شود، گفتاری از مرحوم استاد سید علیاکبر پرورش است با عنوان «پیامی به: پاسدار، مربی» که توسط امور تربیتی آموزش و پرورشی ناحیه ۵ احتمالا در سالهای اول انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
جهت مشاهده سایر آثار مرتبط با مرحوم سید علی اکبر پرورش اینجا را کلیک کنید.
***
هدیه به مناسبت ۲۲ بهمن؛
مقاله ای از: استاد سید علیاکبر پرورش
«پیامی به: پاسدار، مربی»
امور تربیتی آموزش و پرورشی ناحیه ۵
سلام بر تو پاسدار عزیز
در پهنه زمین و عرصه زمان رویدادهایی بروز میکند که تاریخ را میسازد و نگرش و بازشناسی و دقت در آنها انسان را،
پس انسان وجودی است تاریخساز و تاریخ عرضه ای است انسانساز لیکن رویدادها یکسان نیست و بزرگ و کوچک، شدت و ضعف دارد و این بار رخدادی عظیم در پهنه گیتی پدید آمده که نامش انقلاب اسلامی است و بررسی ابعاد و زوایای آن در این مختصر نمیگنجد اما دامنه عظمت آن تا بدانجاست که در فشرده سخن باید گفت محاسبات بینالمللی را برهم زده و غرب را به لرزه و اضطراب و شرق را به تحیر و دلهره انداخته است.
پسرای عزیز آنچه هم اکنون در دست ماست امانتی است بزرگ که از تجلی اراده خدا در حرکت و حماسهها و امام و امت سرچشمه گرفته و میراثی است شکوهمند و گرانبها که با خشم و فریاد و شهامت عزیزانمان از چنگال غول های جهان خوار آن هم در دل شبهای تار جاهلی گرفته شده است، نور است و حیات و آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی تضمینگر کمال و تعالی و آگاهی و حرکت انسانهایی که میخواهند مدار انسان چرخیدن را و رازدار حریم انسان شدن را بدانند بفهمند و طعم حیات طیبه را بچشند و راز و رازبان خلقت گردند.
و ای برادر هم اکنون این ودیعه و این امانت و این میراث به دست توست که تو عزیزِ جان بر کف بر آن سری که پاسدار آن باشی و تا واپسین دم حیات به حمایت از آن برخیزی و عجبا که به این آمادگی و عزم و پاسداریت نکته دیگری را یادی دهی که انقلابی شدن چه آسان و انقلابی بودن چه دشوار و انقلابی ماندن چه دشوارتر و شاید دشوارترین و تو هم اکنون در جایگاهی و ارگانی وارد شده ای که (انقلابی ماندن) را تبلیغ کنی و تعلیم دهی.
اما مهم آن است که آیا هر انسان برای پاسداری میراث یا امانتی تا چه اندازه سرمایهگذاری میکند؟ تا چه حد مراقبت و نگاهبانی مینماید؟
جوابش روشن است، به میزانی که نسبت به آن شناخت و آگاهی داشته باشد. چرا یک کودک نسبت به گردنبند پر ارج مادرش مراقبتی ندارد و حاضر است آن را در مقابل دو دانه شیرینی از دست بدهد؟ برای آنکه نسبت به بهای آن آگاه نیست و چرا مادرش این همه از آن گردنبند مواظبت مینماید؟ چون نسبت به ارج و ارزش آن شناخت دارد.
پس آیا این سخن نمیرساند که درصد پاسداری ما از یک شیء ارزشمند درصد شناخت ما را نسبت به آن مشخص میکند؟ یعنی اگر نسبت به امانتی ۱۰ درصد شناخت داشته باشیم ۱۰ درصد از آن پاسداری میکنیم و اگر ۵۰ درصد شناخت داشته باشیم ۵۰ درصد و اگر صددرصد شناخت داشته باشیم صددرصد مراقبت نگاهبان آن خواهیم بود و البته که غیر از این نمیتوان باشد زیرا میزان پاسداری و دلسوزی عشق و شور همه در حمایت از این امانت بزرگ و این میراث گرانقدر بستگی به میزان شناخت و آگاهی و عمق درک ما از این امانت و میراث دارد.
و شگفت نیست اگر میبینی که آن مادر محنت کشیده و شهیدپرور و آن پدر ستمدیده و شهادت آفرین و آن انسان پویشگر و حماسه بخش چگونه این انقلاب و این آزادی را ارج مینهد ولی آن دریوزه گداصفتی که همچون کلاغان سیه پوش سالها در کنار مرداب شاهنشاهی سرخوش بوده هماکنون حاضر نیست از آن دفاع کند و بهراحتی آن را به دشمن اسلام تسلیم می کند.
دیگر نکته این است که این انقلاب عظیم و این دستاورد گرانبها را از حمله و هجوم چه کسی باید حفظ کرد؟
باز جواب این سوال روشن است و از تهاجمات و حملات دشمن از هجوم دیوانه وار غولهای جهانخوار از آنها که میکوشند و می گویند «انسان گرگ انسان است».
لیکن مسئلهای که در این رابطه چندان روشن نیست و نیاز به دقت و ظرافت و کاردانی دارد این است که دشمن همیشه با چهره آشکارش نمیآید تا مقابله و نبرد و پیکار با او آسان باشد بلکه بسیاری از زمانها در زیر نقاب مکر و تزویر خود را میپوشاند و در سنگر خدعه و فریب خویش را مخفی میسازند و اینجاست که کار را بر رزمنده دشوار میکند و آگاهی بیشتری را از او میطلبد مخصوصاً که میبینیم این انقلاب آنچنان منافع دشمن را به مخاطره افکنده و او را از باده جهان قدرتی به زیر کشیده و به بنبست و حقارت کشانده که او را واداشته تا سطحی گسترده و جهانی و با طرحها و نقشههای وسیع به میدان آید زیرا این بار خود را با انقلاب و رویدادی سرنوشتساز و تعیین گر روبهرو میبیند که ثبات آن به تمامی دزدیها و غارتگریها و جلادی هایش خاتمه می دهد و عدم ثبات آن بار او را بر سر خوانهای پر ارج نفت و مس و طلا و اورانیوم و سایر منابع و معادن مستضعفین مینشاند و میکوشد تا مزدوران کیان مادی و معنوی آنها را به خدمت خود کشاند، پس می یابی که چگونه برای نابودی این انقلاب بسیج میگردد و تمام ایادی خویش را به دوره گردی و جمع آوری نیرو به کار میگیرد تا از رهگذر محاصره اقتصادی و عملیات نظامی و تهاجمات سیاسی بزرگترین ضربات کاری و جانکاه را بر پیکر انقلاب و انقلابی وارد سازد.
میدانی چرا برای اینکه منافعش به خطر افتاده و حلقوم گشاده نفت خوارش با دستهای مستضعفین ایران فشرده شده و نفسهای اقتصادیش به یک و دو افتاده، رمق سیاسیش گرفته شده، افسانه ابرقدرتش درهم شکسته شده، اسطوره جهانخواریش در زبالهدان جهان سوم دفن گشته دست و پا میزند و تلاش مذبوحانه مینماید.
آیا میدانی که مدتها این گراز وحشی (آمریکا) میکوشید تا اختلافات یونان و ترکیه را بر سر مسائل قبرس حل کند و سازمان ملل متحد را که به حق باید آن را سازمان دول متحد لقب داد برای کدخدامنشی و میانجیگری بسیج مینماید چرا؟ مگر گربه هم برای رضای خدا موش میگیرد، نه برای اینکه میخواهد به جای ایران از دست رفته و این خوان نعمت برچیده شده محور تازهای از مصر و ترکیه و یونان و اسرائیل ایجاد کند و این خود میرساند که این سرزمین پهناور با اینهمه مواهب الهی اش یک جا می توانسته جوابگوی اشتهای جهنمی او باشد و آیا میدانی ذخیرههای طبیعی نفت خاورمیانه بالغ بر ۳۰۰ میلیارد تن تخمین زده شد که دست نشاندگان ناپاکش همچون شاه مخلوع میکوشیدند و با رژیم شهوتران عربستان میکوشد تا با سرعت و عجله به حلقوم و مخازن مصنوعی آمریکا وارد سازند و رضایت اربابان صهیونیستی خود را جلب کنند؟
آیا میدانی،
ریموند هیر سفیر فوقالعاده آمریکا، چند سال قبل گفته بود آمریکا در خاورمیانه منافع حداقلی بیش ندارد؟ منافع حداقلش چه بود:
1-حق ترانزیت ۲- دسترسی به منافع نفت ۳- عدم برقراری پایگاههای نظامی شوروی در منطقه.
و لذا مییابی مقامات آمریکایی این سرکرده های صهیونیسم و مفت خوار و فرآوردههای امپریالیسم نفت خوار هم چون برژینسکی، مشاور امنیتی ژنرال دیوید جونز رییس ستاد مشترک سازشگر، وزیر انرژی و دیگرانشان چگونه پیشنهاد افزایش نیرو در منطقه خلیج فارس را دادهاند.
و ای عزیز میبینی که سالها همه ما در چنگال چه غول های آدم خواری اسیر بودهایم و ملت محروم و ستمدیده ما در چه اسارت زیانباری به سر میبرده و آن فاضلاب امپریالیسم و گنداب صهیونیسم یعنی شاه و درباریانش حامی منابع چه اختاپوس های هزارپایی بودهاند که حداقل منافعشان آنهایی بود که شمردیم و البته نباید تعجب کرد که اگر این دوزخیان که هل من مزیدشان بلند است امروز دستشان از سفرههای چرب و نرم معادن و منافع این مرز و بوم کوتاه شده میرود تا با عنایات خداوندی و حماسهساز آزادگان جهان از معادن و منابع دیگر مستضعفین جهان کوتاه شود همچون ماری زخم خورده و دیوانهای زنجیری بخواهند دست به هر کاری بزنند و این نغمه شیطانی را که از حلقوم وزیر دفاعشان هارلد براون خارج گردد تحقق بخشد که (آمریکا همچنان آماده است تا برای حفظ منافع حیاتی خود از زور استفاده کند) به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی شماره ۴۶-۲/ ۵ /۵۸.
و گویا که تاکنون از زور استفاده نمیکرده و این همه شهید و معدوم و گرسنه و دردمند که به جا گذاشته و هر لحظه بر تعداد آنان در سراسر جهان افزوده می شود از راه لطف و مرحمت بوده؛ زهی بیشرمی و رذالت. گویا این همه آوارگان جنگزده ویتنامی که در طول سواحل مالزی، فیلیپین، تایوان، هنگ کنگ هم اکنون در اوج فقر و گرسنگی و درد و رنج به سر میبرند تا جایی که هم اکنون ۷۶۰۰۰ آواره جنگزده ویتنامی تنها در سواحل مالزی سرگردانند همه به خاطر رعایت حقوق بشر بوده است. اگر قرار باشد جنایات ابرقدرتها و مخصوصاً آمریکا برشمرده شود کتابی به قطر تمامی کتابهای عالم خواهد بود؛ زیرا هر جا نشانی از خیانت و فساد و تباهی و سیاهی وجود دارد ردپایی از اینان یافت میشود و هر جا ستم و پلیدی و قتل و غارت وجود دارد یکی از اینان شاهد و حاضرند.
ای عزیز آمریکای چپاولگر در طول مدتی کوتاه (3.5 میلیون دلار در شیلی سرمایهگذاری میکند ولی مبلغی افزون از ۵۰ میلیارد دلار سود میبرد)
دو شرکت آمریکایی کنکات و آناکاندا سودی که در شیلی عایدشان می شود ۲۰۰ برابر سودی است که در آمریکا نصیبشان میگردد (انقلاب اسلامی ۷/۷/ ۵۸). این است نمونه سادهای از این همه غارت و چپاول که با طرحها و نقشههای نظامی و سیاسی و فرهنگی به استعمار و استثمار جهان برخاستهاند و گاهی بر روی همه این شومی ها و اهریمنی ها نقاب آزادی و حقوق بشر، انقلاب فرهنگی، کمک های بلاعوض دفاع از حقوق انسان و نظیر این می کشند و برای خام کردن و خواب نمودن وجدان مستضعفین به این یاوه گویی ها می پردازند.
«وَ إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» [ممتحنه، آیه 2]
ولی در هر حال این قرآن است که به ما می گوید دشمن،دشمن است و هیچگاه از کمینگاه عداوت و دشمنی خود خارج نمی شود.
به قول سفیر جمهوری دموکراتیک خلق کره، آمریکا اینقدر حیله گر است که اگر دسته گلی تقدیم کند باید مشکوک بود مبادا تیری در آن کار گذاشته باشد.
و ای برادر ای عزیز،
اگر اجازه دهی بسراغ عظیم ترین نیایشگر تاریخ و زیباترین روح پرستنده یعنی امام سجاد برویم و از زبان حقگوی او چهره کریه و ناهنجار دشمن را بشناسیم تا بهتر دریابیم که این مکرها و خدعه ها و جنایتهای دشمن را در طول تاریخ باید به عنوان یک جریان شناخت و لحظه ای از مبارزه با آن غفلت ننمود زیرا غفلت ما را به بردگی و ذلت و زبونی خواهد کشید که اگر هوشیار نباشیم قادرند از امروز تا فردا از ما جلادانی خونخوار بسازند.
امام بزرگ و آگاه ما در دعای 49 صحیفه سجادیه چهره های گونه گون دشمن را چنین می نمایاند:
«فَکَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَى عَلَیّ سَیْفَ عَدَاوَتِهِ»
مرا آماج هر رنج و شکنجه قرار دهند و شربت ناگوار مرگ را به من بچشاند…
پس ای برادر و تلاشگر نه اینکه تنها مبارزه با دشمن کار توست بلکه شناخت بیشتر آن امانتی که در راهش پیکار میکنی نیز کار توست. نه اینکه شناخت عظمت انقلاب اسلامی کار توست بلکه شناخت و آگاهی به طرح و نقشه و مکر و فریب و نیرنگهای دشمن نیز کار توست.
هیچ شنیده ای که به شهادت آیه 19 از سوره کهف، رزمندگان نستوه و تلاشگر کهف به آن یار مبارزشان که می خواست در میان دشمن رود و از رازها و برنامه های آنان کسب اطلاع کند سفارش می کردند که «ولیتلطّف» یعنی کمال آگاهی و دقت و ظرافت و تیزهوشی و تدبیر را در امر بازشناسی دشمن به کار گیر که همه این معانی و بیشتر از اینها در همین کلمه زیبا و گویای «ولیتلطّف» خلاصه شده است.
پس ای پاسدار، ای عزیز پاکباخته، ای خستگی ناپذیر تو هم «ولیتلطّف».
سخن را کوتاه کنم زیرا که تو در میدان رزمی و در سنگر مبارزه با دشمن فرهنگ و ناموس مملکت و نمی توان با تو بسیار سخن گفت؛ فقط اگر اجازه دهی برای راهیابی بیشتر به کمال جهاد و تلاش، صفات یک پاسدار انقلاب را از زبان امام امیرالمومنین که خود بزرگترین و آزموده ترین پاسدار انقلاب اسلام است بر شمرم، تا کنون که همه ما در سنگر پیکار و عرصه نبرد قرار گرفته ایم فرازهایی از سخنان این امام بزرگ داشته باشیم. او طریقه پاسداری و نگاهبانی از انقلاب اسلامی را در مقابله و درگیری با دشمن به فرزندش محمد حنفیه چنین تعلیم می دهد:
1- تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ–
کوه ها از جای خود کنده و متلاشی می شوند ولی تو باید با سختکوشی و بسیار مقاوم بمانی. یعنی چه؟ یعنی باید سخت تر و کوبنده تر از سنگ ها و کوه ها باشی و عزم و اراده ات صخره ها را به نرمش بکشاند.
2- عَضَّ عَلَى نَاجِذِكَ–
دندان هایت را در مقابله با دشمن بر هم بفشار.
کنایه از چیست؟ از اینکه باید ظرف وجودیت از خشم و کینه و قهر انقلابی پر باشد و پهنه جانت از کفر به طاغوت مالامال گردد.
فریاد قهرت آوای تندر را به سکوت کشاند و سیمای پرخشمت خنده آذرخش را در هم بشکند.
3- أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ–
کاسه سرت را به خداوند قرض بده.
یعنی برترین موجودی خود را که مرکز حیات و اندیشه توست تقدیم حضرت خداوندی کن و به تعبیر معلم شهید، مردن را تو خود در میدان جنگ برگزین که اصطلاح شهادت را جز این معنی نیست که:
گر مرد رهی میان خون باید رفت وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه درنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت
4- تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ–
یعنی با روحی بی هراس و جانی بی وحشت سرشار از ثبات ریشه دار و اصیل، شجاع و بی پروا سخت و بی باک مقاومت کن که این است خصلت درخت پاک و شجره طیّبه که «اَصلُها ثابِت وَ فَرعُها فِی السّماء» ریشه در عمق و جان زمین با شاخ و برگی برکشیده به آسمان، پویشگر- بالنده- ارزشمند- سایه افکن- ثمربخش- طراوت زا و آبادگر.
5- ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى الْقَوْمِ–
دیدگانت را به دورترین چشم اندازهای دشمن فرودآر.
از تعداد سپاهیانش با خبر شو، از ساز و برگ و تدارکات و تجهیزاتش آگاهی به دست آر، از نقشه ها و طرح هایش آگاه شو، مکر و فریبش را خنثی ساز و خدعه و نیرنگش را به خودش بازگردان، چگونگی نبرد و پیکار با او را بررسی کن و نحوه راهیابی به صفوفش را تدبیر نما و می بینیم همه این مفاهیم در جمله کوتاه امام علی (ع) فشرده شده است تا چه حد نیاز به آگاهی و شناخت و دقت و خویشتن بانی دارد.
آری ای عزیز، چون بدینجا رسیدی و خود را سخت از کوه ها یافتی و پهنه وجودت را از کینه و قهر انقلابی پر ساختی و کاسه سر، مرکز فکر و حیاتت را به خدای بزرگ عاریه دادی و گام هایت را در عمق زمین استوار نمودی و از مکر و فریب و ساز و برگ دشمن آگاهی یافتی دیگر در این مرحله چشمانت را ببند، دیدگانت را بردوز و از همه جهان و آنچه در آنست جدا شو، از زنت، فرزندت، دارایی ات، خانه و کاشانه ات، پدر و مادرت، دوستان و آشنایانت و از همه مهمتر از حیات خودت از همه رنگ ها و نیرنگ ها از همه مظاهر و فریبندگی ها، از همه زرق و برق ها، از همه فریبایی ها و دارایی های زندگی چشم بردوز، دیده برگیر که این اوج جهاد و کمال مبارزه در راه حق است.
۶- غُضَّ بَصَرَكَ–
جز او مبین، به جز او منگر، به غیر او طمع مکن که به آخرین مرحله تکامل بسیج در راه خدا رسیدهای.
پاسدار حرم دل شده ای در همه حال تا در این پرده جز اندیشه او نگذاری
۷- وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ–
و بدان و آگاه شو که نصر و و فتح و پیروزی از سوی خداوند منزه و پاک خواهد بود که در این راه درهای رحمت بیکرانش را برمیگشاید، معنی حیات را میچشاند و دشمن را هر چه هم قوی و بزرگ باشد در برابر ایمان پاک و عشق و جاذبه و جهت و حرکت متعال تو به ذلت و زبونی میکشاند که
مؤمن آن باشد که اندر جزر و مد کافر از ایمان او حسرت خود (والسلام)
انتهای پیام/