به گزارش ندای اصفهان، شهید سردار عباسعلی جان نثاری در تاریخ ۱۳۴۵/۱۰/۱۲ در اصفهان چشم به جهان گشود.
وی در سن ۴۵ سالگی در تاریخ ۱۳۹۰/۶/۱۶ و در نبرد با عناصر گروهک پژاک در منطقه جاسوسان سردشت به مقام والای شهادت رسید.
شهید عباسعلی جان نثاری در یک خانواده مذهبی در محله لادان اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت وی را عباسعلی نام نهادند تا یادآور شجاعت و ادب دو راد مرد صدر اسلام امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام باشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه مجلسی محله لادان سپری نمود سپس در مدرسه شهید صادق بابا شاهی (شهریار) مقطع راهنمایی را طی کرد.
همزمان با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) علی رغم سن کم در تظاهرات وراهپیمایی ها شرکت می کرد،
تشویق ها و حمایت های مادر گرامیشان و دایی اش شهید اصغر کفعمی عامل مهمی در این خصوص به شمار می آید. سال ۱۳۶۱ در شرایطی که صدام ملعون به نمایندگی از تمام دشمنان اسلام انقلاب به ایران تجاوز کرده بود، پس از گذراندن آموزش های نظامی علیرغم سن کم یعنی در سن ۱۶ سالگی به جبهه اعزام شد و در گروه توپخانه لشکر ۱۴ امام حسین مشغول مجاهدت گردید. در سن ۱۷ سالگی اولین مسئولیت خویش یعنی اولین فرماندهی آتشبار را تجربه کرد و در سال ۶۳ به سمت جانشین اطلاعات گروه توپخانه ۱۵ خرداد منصوب شد.
در طول جنگ مسوولیت های متعددی مانند مسوول اطلاعات و عملیات گروه توپخانه به ایشان واگذار گردید. به نقل از فرماندهان به خوبی ازپس این مسوولیت ها برآمد. در عین حال شهید در دوره های متعددی شرکت کرد و با سربلندی و موفقیت دوره ها را طی نمود.
در ۱۳۸۰ مسئول عملیات توپخانه نیروی زمینی سپاه شد و چند ماه بعد در گروه توپخانه ۱۵ خرداد به سمت جانشینی فرماندهی انتخاب گردید. سال ۱۳۸۵ از طرف فرمانده نیروی زمینی به سمت فرمانده گروه توپخانه موشکی منصوب شد، در سال ۱۳۸۸ با تصویب فرمانده کل قواء حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) و به دست فرمانده کل سپاه به درجه سرداری نایل گردید.
شهیدجانثاری چه در زمان جنگ و چه پس از جنگ داوطلب انجام عملیات های سخت و پیچیده بود و سرانجام سال ۱۳۹۰ از طرف فرمانده نیروی زمینی سپاه جهت دفع شرارت های ضد انقلاب به مناطق عملیاتی غرب و شمال غرب مامور شد.

از جمله ویژگی های بارز شهید بزرگوار تبعیت محض از فرمان ولی فقیه بود؛ هیچگونه تردید در عمل به فرمان ولی فقیه به دل راه نمی داد و همیشه همگان را به فرمانبرداری از اوامر فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) توصیه می نمود.
صداقت، صمیمیت، صفا و سادگی شهید زبانزد همگان بود به طوری که بسیاری نسبت به مسئولیت و درجه شهید آگاهی نداشتند.
نهایتا در مورخه شانزدهم شهریور ماه سال نود در منطقه جاسوسان سردشت گلوله تک تیرانداز دشمن به سجده گاهش اصابت کرده و دعوت محبوب خویش را لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در عملیات خیبر، نیروهای ما به عمق دشمن رفته و در جزایر خیبر که بیش از ۲۰ کیلومتر از خط ما فاصله داشت مستقر شده بودند که شهید جانثاری آتشبار خود را به نزدیکی خط مقدم برد و در طلاییه به پشتیبانی از نیروهایی که در جزایر، پدافند میکردند پرداخت و با وجود اینکه از خمپاره تا هواپیمای دشمن به این آتشبار حمله میکردند و وی را تحت فشار قرار میدادند، ولی ایشان مقاومت میکرد.
در عملیات والفجر ۸ که توپخانه نقش مهمی در شکست دشمن و فتح فاو داشت شهید جان نثاری فرمانده گردان ۱۳۰ و در نخلستانهای حاشیه اروند مستقر بود اما با وجود اینکه نخلستانها آماج بمباران و شیمیایی دشمن بودند، عقب نکشید و اگر کسی هم مجروح میشد به عقب میرفت و بعد از ۲۴ ساعت بازمیگشت.
در شلمچه جنگ ما، جنگ آتش بود و تمام رزمندگان در جبهه شلمچه فقط کلیدواژه آتش برای عملیات در ذهنشان متبادر میشد. در عملیات کربلای ۵ که در سال ۱۳۶۵ انجام شد توپخانه وظیفه مهمتری داشت چون جنگ، جنگ آتش بود و تمام فشار دشمن متوجه توپخانه ما بود اما گروه ۱۵ خرداد، گردان شهید جان نثاری یگانهایی بودند که استقامت نشان دادند و ماموریت خود را انجام دادند.
وی با اشاره به دلاورمردیهای شهیدان غازی، شفیعزاده، تهرانی مقدم تصریح کرد: در ذهن همه، توپخانه در عقب جبهه و در خط دوم قرار دارد ولی وقتی به آمار و ارقام نگاه میکنیم میبینیم توپخانه به نسبت پیاده بیشتر فرمانده شهید داده است و کادرسازی در توپخانه و حضور شهید شفیعزاده مقاومت و برادری را در توپخانه سپاه دمید و این بذرها در شهید جان نثاریها شکوفا شد.
شهید جان نثاری تحت تربیت بزرگانی چون شهید غازی قرار گرفت و با اینکه شهید غازی هم سن و سالی نداشت اما مثل پدر عزیزانی چون شهید جان نثاری را تربیت و بزرگ کرد. لبخندی که بر گوشه لب شهید و در تمام عکسها دیده میشود، یادگاری از شهید حسن غازی است.
شهیدجان نثاری همان خصلتها، فرهنگ و تفکر ابتدای جنگ را حفظ کرد و این هنر بزرگی است و آنقدر ثابت قدم ماند تا به کمال آرزوی خود رسید.
سردار عبدا..عراقی (جانشین سابق فرمانده نیروی زمینی سپاه و از همرزمان شهید):
این شهید بزرگوار ازجمله افراد گمنامی بود که از ۱۴ سالگی وارد سپاه شد و زندگی خود را با جهاد و شهادت هماهنگ کرد و با وجود فداکاریهای فراوان کمتر کسی او را میشناخت و سرانجام پس از ۳۰ سال خدمت خالصانه به کاروان شهدای کربلا پیوست.
شهید جان نثاری با ابتکاراتی ویژه که در طول ۳۲ سال تازگی داشت نقاط مهمی از مواضع دشمن متجاوز (گروهک پژاک) را با توپخانه دور برد به صورت منحنی و برای نخستین بار به صورت مستقیم مورد هدف قرار داد و ضربه سنگینی را به آنها وارد کرد و مناطق پاکسازی شده را استحکام بخشید.
سردار محمود چهارباغی (فرمانده اسبق توپخانه سپاه و از همرزمان شهید):
با شهید جان نثاری در عملیات محرم آشنا شدم. اولین بار در سنگر فرماندهی، ایشان را دیدم. وقتی از عملیات پیاده وارد توپخانه شدم یک نوجوانی بود که مشغول تمیز و آماده کردن بی سیم ها بودند.
پرسیدم این نوجوان کیست؟
گفتند: آقای جان نثاری.
قسمت این بود که من در آن آتشبار مشغول کار شدم. از کنار آن آتشبار یک آتشبار دیگر تشکیل شد که فرماندهی اش با من بود و عباس هم جانشین من. من سن و سالم کم بود و عباس هم کمتر از من. بالاخره رفتیم و عملیاتمان را هم انجام دادیم.
اولین بار عباس در عملیات خیبر فرمانده آتش بار شد. آتشبارش را برد طلائیه و جلوتر از دیدگاه مستقر کرد. یادم هست که یک بار رفتم به او سربزنم، آنقدر گلوله به اطراف ما خورد که گفتیم این بچه ها اینجا چطور کار می کنند؟
خاطرم هست یک جوان رشید و قوی هیکل به نام علی اکبر پاپی آقوند، اهل اندیمشک فرمانده قبضه عباس بود. به تنهایی پنج- شش نفر را حریف بود. در همان طلاییه یک گلوله توپ خورد کنار قبضه و یک ترکش ریز خورد به گردن پاپی و به شهادت رسید.
یک نیروی خیلی خوب دیگری داشت به نام نجات علی نژاد که او هم همانجا شهید شد. یک آتشبار استثنایی بود که رفته بود جلو و شلیک هایش بسیار موثر بود. اینها رو گفتم که بدانید با آنکه عباس سن و سال کمی داشت اما فرماندهی اش با تدبیر و مثال زدنی بود.
در طول دفاع مقدس تا پایان آن، در همه عملیات ها عباس در توپخانه حضور داشت و حضورش موثر بود. بخصوص در والفجر ۸ برای آزادسازی فاو، که یک بخش از منطقه در حوزه توپخانه زیر نظر عباس بود. یک بار به عباس گفتم تو را چطور راه دادند به جبهه؟ گفت: «من توی شناسنامه ام دست بردم و سنم را بیشتر کردم و آنجایی هم که ثبت نام می کردند آجر زیر پایم گذاشتم تا قدم را بلندتر نشان دهم! اینطور رفتم به جبهه.»
همیشه به فکر پیشرفت توپخانه بود. من ۲۸ سال با عباس زندگی کردم و کوچک ترین نکته منفی از عباس ندیدم. در هیچ موضع و عرصه ای. همیشه به عباس غبطه می خوردم. یک روز رفتم خانه ایشان، یک ویترینی بود. معمولاً در ویترین اشیاء لوکس می گذارند اما او چفیه و ترکش و پیشانی بند گذاشته بود. گفتم عباس! مگر اینجا نمایشگاه جنگ است؟ خندید گفت: من به اینها علاقه دارم.
سخت ترین کارها را در نیروی زمینی به جان نثاری واگذار می کردیم. هر ماموریتی که به او واگذار شد به بهترین نحو ممکن انجام داد. این اواخر واقعا از نظر رفتار تغییر کرده بود. روز آخری که می خواست برود منطقه آمد تهران و با هم خداحافظی کردیم و زیرگلویش را بوسیدم.
وقتی به ما گفتند قرار است در شمال غرب ماموریت داشته باشیم، گروه ۱۵ خرداد یکی از رده هایی بود که انتخاب کردیم. یکی از بهترین شناسایی، انتخاب و اشغال موضع ها را عباس انجام می داد. این یک اصطلاح توپخانه ای است. طراحی آتش را هم انجام داد و تلفات زیادی از دشمن گرفت. موقعی که رفتیم بالای جاسوسان دیدیم که با گلوله های توپخانه اکثرا سنگرها و تونل های دشمن تخریب شده است و اینها کار بچه های عباس بود.
سردار جواد استکی (فرمانده قرارگاه عملیاتی حضرت سیدالشهداء(ع) و از همرزمان شهید)
شهید جاننثاری از روزی که وارد بسیج و پس از آن سپاه شد در سِمتهای مختلف مشغول به کار شد و از سربازانی بود که همه مراتب میدانی و مدیریتی را تجربه کرده بود و توانست هم دانش تجربی، هم سلسله مراتب و هم جوانب مختلف را طی کند تا به مسئولیت فرماندهی گروه ۱۵ خرداد برسد.
گروه توپخانه ۱۵ خرداد یکی از گروههایی بود که نقش تعیین کنندهای در جنگ به خصوص در بخش تامین آتش پشتیبانی و موشکی داشت. سردار جاننثاری با فرماندهی گروه توپخانه ۱۵ خرداد، سرانجام در حالیکه به مقابله با نیروهای متجاوز پژاک که از خاک ترکیه و عراق وارد مرزهای ایران شده بودند، برخاسته بود، به شهادت رسید.
از جمله خصوصیات اخلاقی و رفتاری و مدیریتی شهید، اخلاص وی بود که باعث شد تا آخرین لحظه در ماموریت خود مانده و بدون هیچ چشم داشتی در جبهه حاضر شود.
سردار رضا محمد سلیمانی (فرمانده سابق سپاه قمربنی هاشم(ع) و از همرزمان شهید):
شهیدجان نثاری حاصل اندیشه امام راحل بوده اندیشهای که ادای تکلیف و برای خدا جنگیدن از محورهای اصلی آن بود.
این شهید زمانی که وارد جبهه شد سن و جثه بزرگی نداشت و پاسخگویی به ندای رهبر توسط این جوان کم و سن و سال جای تامل داشته و زمانی که وارد جبهه شد سختترین کارهایی که به وی واگذار میشد را در نهایت اخلاص انجام میداد.
اگر کاری تخصصی در توپخانه نیاز به آموزش طولانی مدت یک یا ۲ ساله داشت، شهید جاننثاری آن را ظرف مدت ۳ هفته به خوبی آموزش میدید و آن را به بهترین نحو عملیاتی میکرد و این شهید در کارها اخلاص داشته و بدون منت و برای رضای خدا کار میکرد.
سرهنگ پاسدار کریم نصرآزادانی (فرمانده سابق گروه توپخانه ۱۵ خرداد و از همرزمان شهید):
شهید جاننثاری فردی با تقوا از خانواده مذهبی، تلاشگر، توانمند و مدیری لایق و متخصص در امور توپخانه بود. در اجرای دستورات سلسله مراتب فرماندهی جدیت داشت و با کسی تعارف نداشت. دستورات خود را با تدبیر و پیشبینیهای لازم صادر میکرد. از خصوصیات بارز این شهید این بود که در امور بیت المال بسیار حساس، کم حرف و پرکار بود.
انتهای پیام/ محمد کامران
برچسبها: پژاک, توپخانه, شهید اصغر کفعمی, شهید عباسعلی جان نثاری, محمد کامران
مطالب مرتبط
هوالشهیدوهوالعزیز*ای شهدای عزیزوعارف وملکوتی آبرومندان الهی وفرشتگان مقرب الهی،برای مابنده گان ناچیز فاتحه ای بخوانید.زیرادرحقیقت شمازنده ایدمامرده!آی جمیع شهدای فهیم وفرهیخنه وارزشمند،خاصه سردارشهیدجلال طالبی دارستانی حماسه ساز19بهمن 1357وسردارشهیدمحمدمنتظرقائم قهرمان بمباران هوایی هواپیماهای آمریکایی درصحرای طبس وسردارمقاوم ودلاور وفداکارعباسعلی جان نهوالشهیدوهوالعزیز*ای شهدای عزیزوعارف وملکوتی آبرومندان الهی وفرشتگان مقرب الهی،برای مابنده گان ناچیز فاتحه ای بخوانید.زیرادرحقیقت شمازنده ایدمامرده!آی جمیع شهدای فهیم وفرهیخنه وارزشمند،خاصه سردارشهیدجلال طالبی دارستانی حماسه ساز19بهمن 1357وسردارشهیدمحمدمنتظرقائم قهرمان بمباران هوایی هواپیماهای آمریکایی درصحرای طبس وسردارمقاوم ودلاور وفداکارعباسعلی جان نثاری وفرماندهان بااخلاص وگمنام وبی ادعاومخلص، بااستعانت ازخدای سبحان وحبیب ودوست داشتنیتان بخواهیدمارابه آرزویمان برساند.وشفاعت شماشهیدان رانصیب مابگرداند.آمین.شادی ارواح پاک ومطهرشهیدان وامام(ره)صلوات.ثاری وفرماندهان بااخلاص وگمنام وبی ادعاومخلص، بااستعانت ازخدای سبحان وحبیب ودوست داشتنیتان بخواهیدمارابه آرزویمان برساند.وشفاعت شماشهیدان رانصیب مابگرداند.آمین.شادی ارواح پاک ومطهرشهیدان وامام(ره)صلوات.
هوالشهیدوهوالعزیز*ای شهدای عزیزوعارف وملکوتی آبرومندان الهی وفرشتگان مقرب الهی،برای مابنده گان ناچیز فاتحه ای بخوانید.زیرادرحقیقت شمازنده ایدمامرده!آی جمیع شهدای فهیم وفرهیخنه وارزشمند،خاصه سردارشهیدجلال طالبی دارستانی حماسه ساز19بهمن 1357وسردارشهیدمحمدمنتظرقائم قهرمان بمباران هوایی هواپیماهای آمریکایی درصحرای طبس وسردارمقاوم ودلاور وفداکارعباسعلی جان نثاری وفرماندهان بااخلاص وگمنام وبی ادعاومخلص، بااستعانت ازخدای سبحان وحبیب ودوست داشتنیتان بخواهیدمارابه آرزویمان برساند.وشفاعت شماشهیدان رانصیب مابگرداند.آمین.شادی ارواح پاک ومطهرشهیدان وامام(ره)صلوات.